پدیده اعتیاد یکی از معضلات جامعه امروزی بشر و پدیده شوم و خطرناکی است که همه ساله گروهی از انسانها را به کام مرگ میکشاند. گروههایی از نسل جوان به زعم خویش،برای رسیدن به استقلال، خروج از کنترل والدین و فراموشی مسایل و بحرانها، مصرف مواد افیونی را تجربه میکنند.
در پی ارزش های بی ارزش
پدیده اعتیاد یکی از معضلات جامعه امروزی بشر و پدیده شوم و خطرناکی است که همه ساله گروهی از انسانها را به کام مرگ میکشاند. گروههایی از نسل جوان به زعم خویش،برای رسیدن به استقلال، خروج از کنترل والدین و فراموشی مسایل و بحرانها، مصرف مواد افیونی را تجربه میکنند. این مسئله علاوه بر اثرات مخرب روانی و اجتماعی، در بعد اقتصادی نیز مسئله ساز بوده و موجبات ركود اقتصادی كشورهای تولید كننده را فراهم آورده است. زیرا اعتیاد به مواد مخدر باعث تحلیل و كاهش بازده نیروی انسانی فعال شده و بدین صورت جریان ركود اقتصادی كشور تداوم می یابد.
واژه اعتیاد از نظر لغوی، اسم مصدر عربی از ریشه " عاد " است که در فرهنگ لغت معین، به مفهوم عادت کردن و خوگرفتن می باشد.سازمان ملل متحد (1950) اعتیاد را این گونه تعریف کرده است: " اعتیاد، مسمومیت حاد یا مزمنی است که برای شخص یا اجتماع زیان بخش می باشد و از طریق استعمال داروی طبیعی یا صنعتی ایجاد می شود.
اعتیاد به تعبیری نوعی بیماری اجتماعی است. به خصوص در دوران ما كه شرایط مناسب اجتماعی برای یك زندگی انسانی و توأم با محبت فراهم نیست. معضل شكاف نسل ها عواطف انسانی را به حداقل تقلیل داده و احساس ناامنی، تشویش، اضطراب و میل به انتقام جویی را در افراد تقویت می كند. در این حالت انسان های مضطرب و پر از تضاد و كشمكش و محرومیت، برای تسكین ناراحتی های خود به مواد مخدر پناه می برند. فرد معتاد وقتی نمی تواند شرایط زندگی را در جهت میل خود تغییر دهد، همه چیز را بر علیه خود می بیند و برای رهایی و فراموشی خود را موقتاً به عالم اعتیاد و بی خبری می سپرد.
در حال حاضر نیز در کشور ما مصرف مواد مخدر افزایش داشته و زمینه های بروز آسیبهای اجتماعی متعددی را فراهم نموده است. آمار رو به افزایش مصرف مواد مخدر در دنیا به حدی است که یکی از سم شناسان معروف دنیا به نام " لودوینگ" می گوید: " اگر غذا را مستثنی کنیم، هیچ ماده ای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملت ها شده باشد.
اعتیاد به تعبیری نوعی بیماری اجتماعی است. به خصوص در دوران ما كه شرایط مناسب اجتماعی برای یك زندگی انسانی و توأم با محبت فراهم نیست. معضل شكاف نسل ها عواطف انسانی را به حداقل تقلیل داده و احساس ناامنی، تشویش، اضطراب و میل به انتقام جویی را در افراد تقویت می كند.
اعتیاد معضلی است چندوجهی که علل و عوامل متعددی در بروز و شیوع آن موثر می باشند. در این میان از عوامل فردی و خانوادگی در سطح خرد و عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح کلان می توان نام برد. برای تبیین اعتیاد در سطح کلان به عوامل ساختاری و نارسائی بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی جامعه از جمله مسئله شکاف طبقاتی، نابرابری واحساس محرومیت نسبی در حوزه اقتصادی، شکاف میان دولت وملت، ناکارآمدی مدیران، آشفتگی اجتماعی و بحران هویت در حوزه اجتماعی و فاصله ارزشها وهنجارها با عدم انطباق میان اهداف و امکانات، تعارض ارزشها در حوزه فرهنگی و غیره ... توجه می شود. در سطحی پایینتر که بیشتر مورد نظر روانشناسان اجتماعی است، بر محیط نزدیک و بلافصل افراد، روابط افراد، روابط فرد درارتباط با گروههای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه ، همسالان و ... و نقش آنها در فراهم کردن زمینه گرایش مستقیم وغیر مستقیم فرد به سوی اعتیاد اشاره می شود. به بیانی صریح تر زمانی که والدین، مبادرت به انجام رفتار مخاطره آمیز کنند به عنوان الگو، تاثیر مستقیمی بر فرزندان خواهند داشت. دوستان و همسالان نیز تاثیر زیادی برروی همدیگر دارند، لذا زمانی که فرزندان عضو گروههایی می شوند که انجام رفتارهای مخاطره آمیز و از جمله اعتیاد را تشویق کرده و شجاعت بدانند، این رفتارها در افراد افزایش خواهد یافت.
بررسی های انجام شده توسط متخصصان نشان می دهد كه اپیدمی های بزرگ اعتیاد اغلب در مناطقی روی می دهد كه عیار بیكاری و جنایت در آن بالاست. از این رو معلوم می شود كه گسترش اعتیاد در جامعه دقیقاً در ارتباطی تنگاتنگی با وضعیت و شرایط اجتماعی صورت می پذیرد.
از آنجایی که دشمنان نظام همواره در كمین هستند تا جوانان ما را با مصرف مواد مخدر به انحرافات بكشانند، شکی نیست که یکی ازراهکارهای استکبار و دشمنان این نظام، تسلط بر جوانان از راههای گوناگون از جمله معتاد کردن آنهاست .اما نباید فراموش کرد که همه افراد در این زمینه مسوولیت دارند. وظیفه تمام دستگاههای فرهنگی، رسانهها، فعالان حوزه اجتماعی و فرهنگی این است كه در حوزه پیشگیری از گسترش اعتیاد و مبارزه با قاچاق مواد مخدر نقش خود را به خوبی ایفا كنند.
به عقیده كارشناسان از مهمترین عوامل عدم موفقیت در مبارزه با مواد مخدر، بهره نگرفتن مناسب از امكانات فرهنگی كشور، نظیر عدم آموزش صحیح نسل جوان در مدرسه و دانشگاه، مقطعی بودن و ضربتی بودن روند مبارزه با اعتیاد، و مهمتر از همه نبود برنامه های مناسب برای پر كردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان بوده است.
از سوی دیگر، یكی از كاستی های استراتژی مبارزه با مواد مخدر در كشور ما تكیه و تاكید بر اقدامات قهریه و برخورد فیزیكی است. در حالی كه بررسی ها نشان می دهد افزایش آگاهی و توسعه فرهنگی جامعه موجب ایجاد نگرش منفی افراد نسبت به مواد مخدر شده و نوعی مقاومت منفی را در ضمیر ناخودآگاه آنان ایجاد می نماید.
بررسی های انجام شده توسط متخصصان نشان می دهد كه اپیدمی های بزرگ اعتیاد اغلب در مناطقی روی می دهد كه عیار بیكاری و جنایت در آن بالاست. از این رو معلوم می شود كه گسترش اعتیاد در جامعه دقیقاً در ارتباطی تنگاتنگی با وضعیت و شرایط اجتماعی صورت می پذیرد.
همچنین از آنجایی كه سم زدایی از بدن فرد معتاد به عنوان نخستین گام در فرآیند ترك اعتیاد محسوب می شود لازم است تا در جریان كلاس های آموزشی آموزش های لازم در جهت افزایش اعتماد به نفس و مقابله با خواسته های نامطلوب، احساس ارزشمندی و آموزش مهارت های برقراری ارتباط با دیگران ارائه گردد تا فرد بتوان بدون دغدغه زندگی سالمی را برای خود تدارك بیند.
رویکرد پیشگیری در جهان عمر کوتاهتری دارد واز سی سال پیش به تلاش و مبارزه علیه اعتیاد اضافه شده است. بررسیها نشان میدهند که رویکرد پیشگیری نیز میبایست در کنار مبارزه با عرضه و رویکرد درمانی مورد توجه قرار گیرد. از سال 1980 میزان شیوع اعتیاد درکشورهائی که فعالیتهای پیشگیری از اعتیاد را از طریق کاهش تقاضا با جدیت پیگیری مینمایند،کاهش قابل ملاحظه ای یافته است. به عنوان مثال، تعداد مصرف کنندگان مواد مخدر در امریکا در سال 1990، نسبت به سال 1985 به نصف تقلیل یافته است،که این تغییر مدیون فعالیتهای پیشگیری از اعتیاد بود ه است.
امروز با تغییر جوامع از سنتی به صنعتی تهیه و توزیع مواد مخدر بروز گردیده و مواد مخدر با كمترین امكانات و هزینه در دسترس افراد قرار می گیرد. به عبارت دیگر فراوانی و ارزانی مواد مخدر و در دسترس بودن آن در كوچه و خیابان و توزیع نه چندان پنهان آن گواه معتبری بر عدم كارایی سیاست های اجرایی كشور در مبارزه با مواد مخدر بوده است.
امروزه متاسفانه جوانان درصددند به جای رسیدن به لذت های پایدار، از ابزارهای نامشروع و راههای میانبر، برای رسیدن به لذت ها و خوشی های آنی و گذرا استفاده نمایند. درحالی که نمی دانند در پس شادی کاذبی که تحت تأثیر مصرف داروهای روانگردان به دست میآید، دنیایی از غم و اندوه نهفته است. زیرا مصرف این مواد اعتیاد آور به دلیل نوع تاثیری که بر مغز میگذارند برخلاف مواد مخدر سنتی مانند تریاک و هروئین موجب تحریک سیستم دوپامین در مغز میشوند که به مصرف کنند اعتماد به نفس بالا و کاذب میدهد.
این اعتماد به نفس کاذب به این دلیل است که قسمت مهار مغز مصرف کننده برداشته میشود و به همین دلیل هم آنها در جامعه و روابط شخصی و جنسی رفتارهایی نابهنجار و خطرناکی از خود بروز میدهند و درنتیجه در درازمدت موجب می شود کارکرد ارگانیک و طبیعی بدن از بین برود.
خلاصه كلام آنكه؛ اعتیاد به مواد مخدر معضل هولناكی است كه علت اساسی مشكلات بسیاری چون فحشاء، سرقت، طلاق، قتل، نزاعهای خانوادگی و جنایت می باشد. از این رو ضروریست مسئولان، برنامه ریزان و دست اندركاران به دور از هر گونه شعار پردازی و اقدامات بدون نتیجه، در یك عزم ملی به ریشه كن سازی اعتیاد بپردازند و استراتژی مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر را صرفاً در برگزاری همایش هایی نمادین خلاصه نكنندزیرا اجرای فعالیتهای پیشگیرانه که به منظور اطلاعرسانی و آگاهسازی اقشار مختلف جامعه در زمینه اعتیادصورت می گیرد، میتواند موجب ارتقاء سطح آگاهیهای جامعه شود، در نتیجه رسانه ملی و درواقع همه رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب میبایست با توجه به تغییر الگوی مصرف در کشور، فعالیت مناسبتری را در اطلاعرسانی به مردم نسبت به مواد مخدر و عوارض آن انجام دهند.
منابع: ایرنا/ بشیر/ ستاد مبارزه با مواد مخدر/ فارس مهر